Saturday, January 5, 2008

تربیت

چند تا وبلاگ هستند که نویسنده هاشون مامانهای کودکانی هستند هم سن و سال پسر من. همشون هم از ایران مینویسند. گاهی این وبلاگها رو میخونم. گاهی از خوندن دستورالعملهای مادرانه شون دلم میگیره! و گاهی چند ساعتی و حتی چند روزی افسرده میشم. مخصوصا مامانهایی که خونه موندن و این را تنها راه برای فرزندی سالم تربیت کردن میدونند. ولی باز هم به این وبلاگها سر میزنم. مخصوصا یکی دو تایی که کتاب میخونند و کلاس تربیت کودک میرند و تجربه هاشون رو با بقیه سهیم میکنند. به نظرم تجربه خوبیه همراهی باهاشون توی نوشته هاشون. تازگیها وقتی میرم به طرف وبلاگشون سعی میکنم خودم رو آماده کنم برای تناقضهای احتمالی در رفتارهای تربیتیمون و با محک روح و فکر و موقعیت خودم حرفهاشون رو بسنجم. اینجوری خیلی سازنده تره.

اما نکته جالب دیگه این که اونهایی که بچه هاشون خیلی هم سن پسر من هستند تجربه های خیلی مشابهی دارند. این شگفت انگیزه.

به هر حال هم فکر میکنم به طور نسبی خوب یا بد تربیت شدن هر فرزندی رو آخر امر میشه محک زد. روزی که دوست بالغش، همسرش یا فرزندش بگه خدا بیامرزه پدر مادرت رو که اینجوری تربیتت کردند. و اول و آخر قضیه:

ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرت اعین!

به نظر من تربیت کاریست ورای اختیارات و معلومات و قابلیتهای بشر. خدا ما رو مادران و پدران و فرزندان خوبی قرار بده! آمین!

2 comments:

Nazy said...

Nimeh Shab Jan:

Hee Hee! Don't take that child-psycho-analysis-stuff too seriously! In raising children, just like any other really important mission in our lives, we must first follow our hearts and then equip ourselves with knowledge. In Iran many women still have and exercise the choice of staying at home with their children because they can afford it. That is a really good and wonderful thing for them, but it doesn't mean that this is a recipe all other women everywhere should follow. I remember having a conversation with my stay-at-home-mother friend when my first son was very young. I remember telling her that I envied her ability to watch her son grow on a daily basis. She said she envied my continuing with my career. We both laughed that day having this conversation, as when you are a professional, you feel deprived of something when you don't work. And when you are a mother you feel deprived when you are not with your young child all the time. Choices have to be made and habits need to be developed around those choices. Hence my suggestion of "following one's heart" into whatever decision fits the individuals and their families. You yourself were raised in the hands of a professionally successful mother and look at how wonderfully you turned out. Read the interesting posts of our fellow bloggers and follow your beautiful heart, Nimeh Shab Jan. It tells you what to do and that is the right thing. Kisses.

P.S. I am so very proud of my children and the young men they have turned into. Your Arman will be even better and will go even farther, you'll see.

midnight/... said...

نازی جون کاملا با شما موافقم.