Tuesday, October 30, 2007

پسلرزه

کتابم تمام شد...

قلبم تند میزنه. اولین زلزله عمرم رو تجربه کردم. امیدوارم آخریش باشه. اصلا تجربه خوبی نبود. فقط 5.6 ریشتر و شکر خدا خسارت جانی نداشته. این دور و ور که خسارت مالی هم نداشته. ولی چقدر دلم سوخت واسه زلزله زده ها مخصوصا رودبار و بم. همینطور زمین زیر پات بلرزه و هی دامنه اش بیشتر بشه! همینطوری مونده بودم چه کار کنم. فقط دلم به این گرم بود که مهرداد رو میدیدم و آرمان که بغلش بود. راستش دلم میخواست بغلشون کنم از در بزنم بیرون ولی میدونم این توی پیشگیریهای ایمنی زلزله توصیه نمیشه. از اینکه برای اون چند لحظه واقعا بی حرکت شده بودم و ذهنم کار نمیکرد بیشتر نگران و ناراحتم. اگه از این شدیدتر بود چی میشد؟!...

راستش خیلی وقته اخبار گوش نمیدم. امروز گوش میدم مثلا. بعد هفته دیگه گوش میدم میبینم که بابا! هنوز تیتر خبرها همون چیزهاییه که بود. انگار اصلا یکهفته نگذشته. یک هفته بزرگتر نشدیم. یک هفته آدمتر نشدیم. فراموشیه در عالم سیاست بد دردیه. در مورد دردهای زندگی ولی چاره خوبیه...

گاهی آدمها رو ورای مقام و موقعیت فقط باید درک کرد...

...

5 comments:

Anonymous said...

Oops, jeddi jedii zelzele shode bood?!!! akhey... fekr konam kheili hesse badie.
negaran nabash , tooye oon chand lahze ham hatman zehnet kar karde, vagarna be ghole khodet baghaleshoon mikardi o az dar mizadi biroon. ;)

miss you ma chére Leila

Nazy said...

Nimeh Shab Jan: I am glad it was a mild one. I experienced the 1989 San Francisco earthquake and even that didn't "feel" scary, until later I saw that Bay Bridge had broken and the Cyprus Structure had collapsed, killing all those people. I am glad you guys are well and safe. Do be careful reaching in closets and cabinets in your house, as during earthquakes things shift and they might fall on your face and head when you open the doors for the first time.
Be good Nimeh Shab Jan.

midnight/... said...

گلی جون منم دلم واست تنگ شده. آره خوب تجربه خوبی نبود ولی تجربه ای بود واسه خودش.

midnight/... said...

Nazy jaan I am glad you are fine, hopefully every thing calms down soon. There was another aftershock this afternoon, I felt it while in the lab but it lasted only a couple of seconds. Take car my friend.

Anonymous said...

اینجا(ایران) وقتی زلزله اومد من خواب بودم و اتفاقا حس کردم که تختم داره تکان می خوره ولی تو عالم خواب و بیداری به نظرم اومد شبیه گهواره شده و کلی ملت مسخره ام کردند. اون چیزی که بد هستش به نظرم زلزله بی خسارت نیست ترس وحشتناک تر از زلزله است حتی وقتی زلزله کاری نمی کنه اون ترس عملیات خودش رو انجام میده البته میگن از اثرات عاقل بودن محسوب میشه این ترس پش شاید چیز بد عقله:) خوشحالم که خوب و سلامتی گاهی وقتها آدم رو از خواب بیدار میکنه این اتفاقات منظورم خواب توی تخت نیست